چرک نویس

حدود پانصد سال پیش، در سی و یکم اکتبر هزار و پانصد و هفده،  اتفاقی افتاد که دنیا را تغییر داد.  این روز معروف به روز اصلاحات است.

راهب و پوهشگر کتاب مقدسی به نام مارتین، برای مدتهای طولانی با تعالیم و سیستم مدیریت کلیسایی که در آن خدمت می کردم مشکل داشت. او خادم کلیسای کاتولیک روم
بود.  یکی از تعالیمی که بصورت مشخص او را آزار می داد، آموزه آمرزشنامه هایی بود که کلیسای کاتولیک در تعلیم آن راسخ بود.

چهره های مختلفی پشت این واقعه، یعنی آغاز جنبش اصلاحت بودند. شخصیتهایی که چه در پشتیبانی و چه در مخالفت با این نهضت نقش اساسی داشتند.

اجازه بدید با این شخصیتها آشنا بشویم

آلبریت مینز

اسقف جوانی که از طرف پاپ مامور شده بود تا آمرزشنامه هایی را برای بخشش گناهان گذشته حال و آینده مردم بفروشد. این حرکت این راهب از فرقه آگوستینی یعنی مارتین لوتر را منجزر کرده بود. مارتین لوتر در خصوص فروش آمرزشنامه ها می پرسید که آیا می شود که بهشت را خرید؟

به همین خاطر او دیگر اعتراضات خود پنهان نکرد

اما چرا سی و یکم اکتبر؟

اول نوامبر در کلیسای کاتولیک روز مهمی بود. این روز به روز مقدسین معروف است.

در اول نوامبر سال هزار پانصد و هفده تمام یادگارهای مقدسی که بنا به ادعای کلیسای کاتولیک از مقدسان به جای مانده بود در شهر ویتنبرگ در شهر مارتین لوتر به نمایش گذاشته شد.  در این روز زایرین از جاهای مختلف و مسافتهای دور به این شهر می آمدند و با سجده کرده و زانو زدن در مقابل این یادگارهای به اصطلاح مقدس صدها و هزارها سال از وقت خود را در برزخ کم می کردند. البته بنا بر تعلیم کلیسای کاتولیک این زیارت و احترام به یادگارهای مقدس مدت اقامت زایرین را از برزخ کم می کرد.

 در این میان لوتر ناآرامتر و نگرانتر می شد

بالاخره این پژوهشگر کلام و مرد خدا قلم و کاغذ را برداشت و نود و پنج ماده مختلف را که در اعتراض با تعالیم کلیسای کاتولیک نوشته شده بود بر روی سردر کلیسای ویتبنرگ در تاریخ سی و یکم اکتبر هزار و پانصد و هفده نصب کرد.

  مقصود این اعتراض نود و پنج ماده ای که به زبان لاتین یعنی زبان پژوهشگران نوشته شده به این جهت بود تا گفتگویی را در بین پژوهشگران و معلمین کلام این کلیسا ایجاد کند و آنها را ترغیب کند تا در باب این آموزه ها تجدید نظر کرده و عمیقتر تفکر کنند.

اما زمانی که شاگردان لوتر این نوشته را که البته به زبانی غیرقابل فهم برای مردم عادی بود را دیدند به آلمانی ترجمه کرده در دسترس همه قرار دادند و این آغاز جنبشی شد که به وخامت موضوع در کلیسای کاتویک در تعالیم و مدیریت آن اشاره می کرد.

یکی از مواد اعتراضات لوتر این بود که خزینه، جواهر و تنها یادگار مقدسی که کلیسا در تصاحب خود دارد انجیل عیسی مسیح است.

این جمله قلب و روح روز اصلاحات است.  این آن حقیقتی بود که کلیسا با لایه های مختلف و ضخیم سنتهای خویش آن را مستور کرده بود. سنتهایی که سیتسم مذهب و تلاشهای انسانی را وارد انجیلی کرده بود که نجات مجانی محض فیض را به ما تعلیم می دهد.

عیسی به ما آموخت که بار او خفیف و یوغ او سبک است اما کلیسای زمان باری سنگین را بر دوش ایمانداران گذارده بود که از خدا نبود.

روز اصلاحات روزی بود که نور انجیل بار دیگر در دنیای تاریک درخشید سی و یکم اکتبر روزی بود که اصلاحات آغاز شد. روزی بود که افرادی چون مارتین لوتر جان ناکس جان کالوین و سایر اصلاحگران کمک کردند تا کلیسا بار دیگر راه خود را به سوی کلام خدا بیابد و زیر اقتدار کلام خدا برود. کلام خدایی که پارساشمردگی محض فیض و تنها بوسیله ایمان و تنها در عیسی مسیح را تعلیم می داد.  روزی که جنبشهای بشارتی بزرگ و وسیعی نیز از آن متولد گشت. روزی که آغاز تحولات فرهنگی بزرگ و بر روی صحنه آمدن الهیاتدانان برجسته تاریخ بود.

بنابارین امروز یعنی روز اصلاحات را جشن می گیریم. روزی که خدا را شکر می کنیم برای مردان و زنان خدایی که برای کلام خدا ایستادند و اقتدار کلام و انجیل میسح را به کلیسا بازگرداند.

این روز را بیاد می آوریم و به همراه اصلاحگران تعهد می دهیم که به انجیل مسیح وفادار باشیم و اقتدار کلام خدا را بپذیریم.

google-site-verification: google0e7a2d5e084cbf65.html